ستایش باران

ساخت وبلاگ

چقدر دلم برای این فضا تنگ شد بود
روزمرگی دنیا هر چقدرم تور از خاطراتت دور کنه

ولی خاطرات زیبای تو بازم میان سراغت

خاطرات عشقی که هر چند دلتو شکست

ولی

بازم برات عزیز و دوست داشتنی...

کاش همه به عشقشون برسند

و

خاطرات قشنگشون تا آخر عمر باهاشون باشه

عشقم هر کجا هستی سلامت باشی عزیزدل

ستایش باران ...
ما را در سایت ستایش باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nasrin51o بازدید : 30 تاريخ : سه شنبه 22 اسفند 1402 ساعت: 8:20

خاطره های سبز آخرین روزسورتمه های پر از گیلاساین دشت رویای توستاین دامان پرچین ِ خامه ایاین جشن عروسی توست!آیا که خورشید هموارهبر فراز آن کاج بلندتن طلایی اش رابا سخاوت به چشم های ما خواهد بخشید؟آن کس که لیوان ها را برق می انداختچشم هایش پر از ترک های نور بودو نگاهی ، لبخندی و قلب تو لرزید...آیا صدای آبشار روزسکوت ماه را نوازش خواهد دادآنچنان که دست های آن مرداندام عشق آگین تو را...؟ناهار حاضر استبنفشه ها پشت پنجره وگربه های خواب آلود ِ تابستانزیر پایه های میزتو آوازت را بریدی و لبانتبعد از یک هجای کوتاه بازماندندو پنجره ها از عطر او مرطوب شد...آیا...آیا باز هم بوی خوش می دهیوقتی که او از کار می آیدبا میوه و نان و خستگی؟آیا تو باز هم ترک های نور رادر چشمان روزنامه خوان او خواهی یافت؟گفتی ای کاش انتظار بمیردگفتم این محال استگفتم کاش دیگر منتظر کسی نمانیگفتی این محال است،محالدل می بازیم و بیش از آن عادت می کنیمبه صدایی به نگاهیبه وسعت خوبی ها به تمام بدی هاو هیچ یادمان نمی ماندکه بی انتظاری عاشق بمانیمهمه ی عمر عاشقانه منتظر می مانیم... ستایش باران ...ادامه مطلب
ما را در سایت ستایش باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nasrin51o بازدید : 80 تاريخ : جمعه 30 دی 1401 ساعت: 3:48

میدونی دیشب تا صبح فکر کردمدیدم حق با تواگه من عاشقتم که نبایدبه خاطر خودخواهی های خودم تورو از علاقه ها و چیزایی که دوست داری دور کنمباید با خودم کنار بیامباید به قلبم یاد بدم که دوسش داشته باش ولی حق نداری اذیتش کنیاون باید با هر کس و هر چیزی که خوشحالش می کنه باشهمنم برات موفقیت روزافزون آرزو کنم...به درک که قبلم مرد.بمیره...بلاخره یه روز باید بایسته دیگهچه بهتر که برای عشقش و برای شادی و خوشحالی اون بمیره...سلامم یادم رفت....برچسب‌ها: سلام آخر , آغازی جدید ستایش باران ...ادامه مطلب
ما را در سایت ستایش باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nasrin51o بازدید : 95 تاريخ : پنجشنبه 15 ارديبهشت 1401 ساعت: 13:47

شبی یاد دارم که چشمم نخفتشنیدم که پروانه با شمع گفتکه من عاشقم گر بسوزم رواستتو را گریه و سوز باری چراست؟بگفت ای هوادار مسکین منبرفت انگبین یار شیرین منچو شیرینی از من به در می‌رودچو فرهادم آتش به سر می‌رودهمی گفت و هر لحظه سیلاب دردفرو می‌دویدش به رخسار زردکه ای مدعی عشق کار تو نیستکه نه صبر داری نه یارای ایستتو بگریزی از پیش یک شعله خاممن استاده‌ام تا بسوزم تمامتو را آتش عشق اگر پر بسوختمرا بین که از پای تا سر بسوختهمه شب در این گفت و گو بود شمعبه دیدار او وقت اصحاب، جمعنرفته ز شب همچنان بهره‌ایکه ناگه بکشتش پریچهره‌ایهمی گفت و می‌رفت دودش به سرکه این است پایان عشق، ای پسراگر عاشقی خواهی آموختنبه کشتن فرج یابی از سوختنمکن گریه بر گور مقتول دوستبرو خرمی کن که مقبول اوستاگر عاشقی سر مشوی از مرضچو سعدی فرو شوی دست از غرضفدایی ندارد ز مقصود چنگو گر بر سرش تیر بارند و سنگبه دریا مرو گفتمت زینهاروگر می‌روی تن به طوفان سپار                                                     بوستان سعدیبرچسب‌ها: تمام , ناتمام من ستایش باران ...ادامه مطلب
ما را در سایت ستایش باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nasrin51o بازدید : 105 تاريخ : پنجشنبه 15 ارديبهشت 1401 ساعت: 13:47

تو نوری شدی که چشمای کم سوی منو روشن کردمهم نیست که به کجا نگاه می کنیمن همیشه چشمم به توبهت که نزدیک میشم قلبم توو سینه می طپهاما اگه ازت دور شم دیگه دلیلی برای طپش ندارههیچ وقت ازم دور نشوچون بدون تو میمیرمدلیل زندگیمممنونم همراه زندگیمبرچسب‌ها: آرامش هم باشیم ستایش باران ...ادامه مطلب
ما را در سایت ستایش باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nasrin51o بازدید : 124 تاريخ : پنجشنبه 15 ارديبهشت 1401 ساعت: 13:47

میدونی چی این ادما جالبه؟؟؟همه ی ما با خاطراتموم زندگی می کنیمتلخی و شیرینی زندگی یاد می کنیم ولی هیچ وقت تعهداتی که به هم داشتیم و یادمون نمیاد!!!!!قولهایی که به هم دادیم و همدیگر و امیدوار کردیم فراموش می کنیم!!!!!اون عهد و پیمانی که با هم بستیم و قول دادیم در هر زمانی کنار هم باشیم و یادمون میره....مشکل همه ی ما اینه که یاد نگرفتیم اگه نمیتونیم کنار کسی باشیم قول الکی ندیمیاد نگرفتیم حرفمون بزنیم و برای خودمون پیش داوری و قضاوت نکنیمیاد نگرفتیم سوال کنیم و مشکل و حل کنیمما فقط ترک کردن بلدیم و محکوم کردن طرف مقابلمونوبدون اینکه شرایط فرد مقابل در نظر بگیریم میریم و اونو با کلی سوال بی پاسخ و درد و رنجی که بهش میدیم تنها میزاریمو مدام از خاطرات گذشته میگیمغافل از اینکه روی تعهداتی که گذاشته بودید حساب کرده و ما در نیمه راه تنهاش گذاشتیمدر سکوت منتظر میمونه، منتظر روزی که چراهای ذهنش پاسخ داده بشه...و این سکوت و انتظار روز به روز اونو از دنیا و زندگی دور می کنهانچنان دور که دیگه خودشم فراموش می کنه چه برسه به زندگی کردن!!!!!!!!!!!!!!! ستایش باران ...ادامه مطلب
ما را در سایت ستایش باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nasrin51o بازدید : 119 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 4:14

تمام دلیل خوشبختی و انگیزه ادامه زندگیم شده بودرویای حال و آینده ای که با هر قدم برایم ساخت و پا به پایش رفتم ...نخواست که دلیل این خوشبختی بماند...شاید جای دیگر دلیل بهتری میتوانست پیدا کند...رفت ....................................و من ماندم میانه راهی که نه توان برگشت داشتم و نه پای رفتن ...روزگار است دیگر چه میشود کرد ؟؟؟؟؟!!!!برچسب‌ها: روزهای بدون تو ستایش باران ...ادامه مطلب
ما را در سایت ستایش باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nasrin51o بازدید : 161 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 4:14

زندگی بهم یه فرصت دیگه دادیه فرصت برای زندگی کردنیعنی خودمون خواستیم این فرصت و تجربه کنیمولی هیچ کدوممون آدمای قبل نبودیمآدمایی که چند سال پیش برای بودن کنار هم لحظه شماری می کردیمحتی آدمای چند ماه پیشم نبودیمبا ترس از دست دادن تمام احساساتمون فرومیخوردیمبه خودمون حق اظهار نظر نمیدادیماحساساتمون پشت یه لبخند قایم می کردیمو همه لحظه هامون با یه نقاب اشک و غصه هامونو قورت میدادیمنمیدونم هر دو اینجوری بودیم یا نه!!!برای من که اینجوری بوددیگه گله نمیکردماگه با حرفی، چیزی مخالف بودم سکوت می کردمدیگه توقع ای هم نداشتمفقط کنار هم بودیمفقط کنار هم...نمیدونم شاید به قول خودش داشتم خودمو خسته میکردم!!!"عمر تموم میشه علاقه که جای خود"آیا همه چیز مثل قبل میشه؟؟؟یا بعضی آرزوها مثل یه خاطر برای همیشه تووی قلبت میمونه و میشه شخصی ترین چیز زندگیت که فقط مال خودته...چه درد داشته باشه و چه لبخند چون دوسشون داری فقط مال خودته... ستایش باران ...ادامه مطلب
ما را در سایت ستایش باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nasrin51o بازدید : 129 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 4:14

او میکشد قلاب رااو میکشد قلاب رااو میکشد قلاب راز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب رااول مرا سیراب کن، وآن گه بده اصحاب رامن نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از اینروز فراقِ دوستان، شب‌خوش بگفت ستایش باران ...ادامه مطلب
ما را در سایت ستایش باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nasrin51o بازدید : 259 تاريخ : شنبه 3 آبان 1399 ساعت: 3:46

 تقصیر ما نبودعشق بی مقدمه پا در کفشان کردبی آنکه بپرسد دنیایمان، حرفهایمانباورمان یکیست یا نه؟که بپرسد این من و توما می شود یا نه ؟چه بی فکر است این عشقکه نمی سنجد و بی مقدمه می آیدو جا خوش می ک ستایش باران ...ادامه مطلب
ما را در سایت ستایش باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nasrin51o بازدید : 166 تاريخ : شنبه 3 آبان 1399 ساعت: 3:46